یک روز، یه نفر رفت پیش دکتر و گفت: “شکمم خیلی درد میکنه، یه کاریش بکن دیگه طاقت ندارم.” دکتر پرسید: “امروز چی خوردی؟” مریض گفت: “نون سوخته.” دکتر به غلامش گفت: “داروی چشم رو بیار تا تو چشم این آقا بکشم.” مریض گفت: “من دل درد دارم، داروی چشم رو واسه چی میخوای؟” دکتر گفت: “اگه چشمت درست کار میکرد، نون سوخته نمیخوردی که حالا دلت درد بگیره!
تاج و فالو